بسم رب الشهدای وصدیقین

وصیتنامه شهید علی اصغر حجتی:

وقاتلوا فی سبیل الله الذین یقاتلونکم.

در راه خدا با آنانکه به جنگ و دشمنی شما برخیزند جهاد کنید.       سوره بقره آیه190

بنام الله خالق انسانها و حامی مستضعفان و محرومان و نابود و گمراه کننده ظالمان و کافران و بنام الله پاسدار خون و حرمت شهیدان و با درود فراوان به حضرت مهدی یگانه منجی عالم بشریت که چشم میلیونها انسان پاکباخته و تحت ستم به او دوخته شده و از ظهور آن حضرت ثانیه شماری می کنند تا از غیبت کبری بیرون آید تا این جهان پر از ظلم و فساد را آباد و پاک کند. و با سلام بیکران به نایب بر حقش و قلب تپنده میلیونها انسان و امید مظلومان  و مستضعفان و دشمن ابر قدرت ها امام خمینی که با دست خالی، ولی با سلاح ایمان و با اتکا به الله و با همت مردمان همیشه بیدار و آگاه ایران توانست بت بزرگ قرن و رژیم منحوس پهلوی را ریشه کن کند و حکومت اسلامی را که بعد از قرنها که به فراموشی رفته بود دوباره در دلها زنده کند و به جهان صادر کند.

با درود به رزمندگان سلحشور و جان بر کف که در جبهه های غرب و جنوب کشور هر روز حماسه و غرورهایی می آفرینند وبرای آزاد کردن کربلا و قدس با دشمن دست و پنجه نرم می کنند و سلام فراوان به شهدای بدر تا کربلا و از واقعه کربلای ایران جنوب و غرب کشور.

براستی که با ریختن خون سرخشان این انقلاب اسلامی را تداوم بخشیدند و راه و هدف حسین (ع) را با همین خونهایشان به رهروان آن امام آموختن، کسانی که ایمان آوردند و در راه خدا می جنگند چه بکشند و چه کشته شوند همانا پیروزند و شهید.

برادران وخواهران من بدانید که من بطور داوطلب و آگاهانه در این راه قدم نهادم و به جبهه آمدم چرا که خون سرخ شهیدان از هابیل تا حسین ع و از حسین تا شهدای کربلا جنوب و غرب ایران صدایم میزنند که تو را چیه و برای چه نشسته ای  آخر ما مسلمانیم ما در عصری زندگی می کنیم که ظلم و فساد سراسر جهان را فرا گرفته است و باید آنقدر خون بدهیم کشته بدهیم تا اسلام عزیز با ظهور مهدی موعود پیروز شود و قسط و عدل و برابری در سایه توحید برقرار گردد. من به طور یقین درک کردم که شهادت تصادفی و شانسی نیست بلکه لیاقت و سعادتی است بزرگ. مادر و خواهرم می دانم که برای آمدن من ثانیه شماری می کنید ولی چه می کردم در زمانی که خدا مرا به مهمانی دعوت کرده بود و من عاشقانه به ملاقات و میهمانی خدا شتافتم.

خواهران و برادران مومن من : من در شرایطی وصیتنامه خود را می نویسم که چند ساعت بعد با رضایت قلبی و نیت پاک به صف مقدم جبهه می روم حس میکنم به دانشگاهی وارد شدم که سنگر کلاس آن و قرآن کتابش و معلمش حسین (ع ) می باشد که درس آن شهادت و ایثار و خودسازیست من برای تظاهر و خودنمایی به اینجا نیامدم بلکه بر اساس یک وظیفه شرعی و دینی بطور داوطلب و بعد از ماهها انتظار کشیدن برای جبهه به اینجا آمده ام زیرا خداوند سرنوشت هیچکس و قومی را تغییر نمی دهد مگر خودش آن تغییر را بوجود آورد حتما منظورم را درک می کنید.

در مبارزه اسلام با کفر و دفع تجاوز دشمنان اسلام ، مهمترین عامل تعیین کننده حضور حزب الله به جبهه ها می باشد و من یک سرباز جزء هستم و اگر خداوند تایید کند خود را وابسته به جندالله می دانم سعی می کردم تا همدل با سایر برادران عازم جبهه های نبرد حق علیه باطل شوم و دین خود را نسبت به اسلام و انقلاب و ولایت فقیه ادا نمایم. می دانم که امروز حفظ اسلام واجب است نه دنبال مال رفتن، نه دنبال  شکم و هوای نفسانی رفتن. من و امثال شما و ما همه در این دنیای فانی امانتی هستیم از جانب خداوند، باید این امانت را به صاحب امانت پس بدهیم. بدانید که وقتی انسان می خواهد با خدا معامله کند بهترین چیز را تقدیمش می کند و امروز غیر از یک جان ناقابل چیز دیگری نداریم که تقدیم خدا کنیم.

ای اسلامیان بر خروشید و به رهبری امام و اتکاء به الله پرچم اسلام و توحید را در سرتاسر جهان برپا کنیم. ای مردم بی تفاوت نباشید و هر کدام به دست خود می توانید جهاد در راه خدا کنید مانند کارگر در کارخانه، کشاورز در مزرعه، سرباز در جبهه، معلم در مدرسه، دکتر در بیمارستان، روحانی در اجتماع و حزب الله در صحنه. هر کدام تا می توانند فعالیت کنند و این انقلاب را به پیروزی کامل و به صاحب اصلیش بقیه الله بدهند.

ای جوانان نکند که در رخت خواب ذلت بمیرید که حسین(ع) در میدان نبرد شهید شد. جوانان مبادا در غفلت بمیرید که علی(ع) در محراب شهید شد. مبادا در حال  بی تفاوتی بمیرید که علی اکبر در راه پدرش حسین و با هدف الله شهید شد. برادرانم بر تابوتم عکس امام بزنید و در کنار آن عکس کوچک مرا نصب کنید تا مردم بدانند که این شهید پیرو وفادار رهبر خود و حامی ولایت فقیه بود و بر بالای تابوتم یک جلد قرآن کریم بگذارید تا مردم بدانند که هدفم الله بوده و در تشیع جنازه ام پرچم آمریکا را پاره کرده و فریاد مرگ بر آمریکا سر دهید تا دنیا بدانند که این شهید و این مردم رهروان راه حسین(ع) و سربازان امام ، هر بتی را می شکنند.

ای مادران مبادا از رفتن فرزندانتان به جبهه ها جلوگیری کنید که فردا در محضر خدا نمی توانید جواب زینب(س) را بدهید که تحمل هفتاد و دو شهید کربلا را نموده که چگونه شما تحمل حتی یک شهید را ندارید. مادر جان فکرش را نکن قلب خود را مثل کوه مستحکم و استوار و  مانند دریای پر خروش کن. مادر جان سه پسر دارید باید لااقل یک نفر که شده به جبهه می رفت این وظیفه شرعی است. شما مگر از آن مادرها کمتر هستید.مادر، من اگر سرباز هم نبودم و در این موقعیت جنگی هم باز هم بطور داوطلب به جبهه می رفتم.

مادرم زیاد به فکر زندگی زود گذر نباش. فکر خود را به آخرت وفق دهید آدم باید کاری کند که آخرت راحت باشد نه در این دنیای زود گذر. در مراسم تشیع جنازه ها ، دعای کمیل ها، راهپیمایی ها، نماز جمعه ها شرکت کنید و زکات و خمس را هیچ وقت فراموش نکنید و در دادن زکات  و خمس کوتاهی نکنید.

بار خدایا تو خودت را به من بشناسان که اگر تو خودت را به من نشناسانی پیامبرت را نیز نشناخته ام. خدایا حجت خود را بر من بشناسان که اگر حجت خود را نشناسانی مرا از راه رانده ای.

خودکارم زمانی تمام شده بود که گویا اشکش خون و کلامش پیام بود.

بی تامل ای خرد کشتی مرا در بحر عشق، باید از خود در گذشت آنگه از این دریا گذشت.

مهدی ای باران پر برکت الهی، بر لاله های سرخ شهیدان ببار تا هرگز نخشکد.

بی عشق خمینی نتوان عاشق مهدی شد.

والسلام

علی اصغر حجتی