نویسنده سید حسین ساداتی ولمازویی در شنبه 92/10/28 | نظر
آقا نگاهت جای آهو هاست، می دانم دستان پاکت مثل من تنهاست، می دانم آقا دلت در هیچ ظرفی جا نمی گیرد جای دل تو وسعت دریاست ، می دانم می آیی و با دستهایت پاک خواهی کرد اشکی که روی گونه مان پیداست ، می دانم برگشتنت در قلب های مرده مردم همرنگ طوفانی ترین دریاست ، می دانم جای سرانگشتان پر نورت در این ظلمت مانند رد باد بر شنهاست ، می دانم در باور کوتاه این مردم نمی گنجد وقتی بیایی اول دعواست ، می دانم ای کاش برگردی که بعد از این همه دوری یک بار حس بودنت زیباست ، می دانم آقا اگر تو برنمی گردی دلیل آن در چشمهای پر گناه ماست ، می دانم کی باز میگردی ، برایم بودن با تو زیباترین آرامش دنیاست ، می دانم تو باز می گردی اگر امروز نه ، فردا از آتشی که در دلم پیداست ، می دانم لینک دوستان ما
آخرین مطالب سایت
|
درباره سایت
این وب سایت متعلق به سید حسین ساداتی است لینک های مخصوص سایت
موضوعات سایت
پیوندهای روزانه
برچسب ها
|